بنابر روایتی که ابوهریره گزارش میکند، پس از آنکه ابوطالب دعوت محمد را در خصوص پذیرش اسلام رد کرد، آیه «إنّک لاتهدی من أحببت و لکنّ اللّه یهدی من یشاء و هو أعلم بالمهتدین» (قصص/۵۶) ترجمه: «در حقیقت، تو هر که را دوست داری نمیتوانی راهنمایی کنی، لیکن خداست که هر که را بخواهد راهنمایی میکند، و او به راه یافتگان داناتر است.» نازل شد.
بنابر حدیثی دیگر در منابع سنی، پس از آنکه علی بن ابیطالب برای پدرش دعایی کرد، شخصی به او اعتراض کرد که چرا برای پدر مشرکش، طلب مغفرت میکند. علی استدلال میکنند که برای این کار، به سیره ابراهیم عمل میکند که برای پدر مشرکش دعای خیر میکرد. خبر به محمد رسید و آیه «ما کان للنبّی و الذین آمنوا ان یستغفروا للمشرکین و لو کانوا اولی قربی من بعد ما تبیّن لهم انّهم اصحاب الجحیم» (توبه/۱۱۳) ترجمه: «بر پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند، هر چند خویشاوند [آنان] باشند.» نازل شد. (رک: صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.) صدر، موسی (۱۳۷۴). «جعل و تحریف در روایات اسباب نزول». پژوهشهای قرآنی (دوم).
در آیه ۲۶ انعام آمدهاست: «وهم ینهون عنه و ینؤن عنه و ان یهلکون إلاّ أنفسهم و مایشعرون» ترجمه: «همین کسانند که هم مردم را از (فیض) آن منع میکنند و هم خود را محروم میدارند و غافل از آنند که تنها خود را به هلاکت میافکنند.». بنابر روایاتی در منابع اهل سنت، منظور از مشرکین در آیه فوق، ابوطالب است که با وجود دور راندن مشرکان از اذیت و آزار محمد، اما خود از محمد دوری میگزید. (رک: صدر، «جعل و تحریف اسباب نزول»، پژوهشهای قرآنی.) صدر، موسی (۱۳۷۴). «جعل و تحریف در روایات اسباب نزول». پژوهشهای قرآنی (دوم).
ترجمه شعر: «سپید چهرهای که از ابرها به آبروی او باران طلب شود و پناه یتیمان و نگهدار بیوه زنان باشد. هاشمیان فقیر و رو به زوال به او پناه آورند و به نزد او در رحمت و فراوانیها به سر برند.» (آذرینژاد، «ایمان ابوطالب»، دانشنامه کلام اسلامی.) آذرینژاد، اسماعیل (۱۳۹۰). «ایمان ابوطالب». دانشنامه کلام اسلامی. قم: موسسه امام صادق علیه السلام.
در عصر جاهلیت اعراب و پیش از ظهور اسلام، اعراب نسبت به پسران اهمیت ویژهای قائل بودند و بر همین اساس، قبیلهای که در خود پسر نداشت و یا تعداد پسرانش کم بود، به وسیله فرزندخواندگی، پسرانی را به خانواده و قبیله خود میافزود. در این رسم، پس از توافق و تراضی طرفین، در یک مکان عمومی نسبت فرزندخواندگی بین دو فرد اعلان میشد و پس از آن، فرزندخوانده، تمام حقوق مادی و معنوی فرزند واقعی را کسب میکرد. (رک: عالمی طامه، «عقد فرزندخواندگی»، تحقیقات حقوقی.) بر همین اساس، قریش چنین پنداشتند که ابوطالب، محمد را به فرزندخواندگی خود برگزیدهاست، به همین خاطر، بهترین فرد در قریش را عماره یافتند و او را به نزد ابوطالب برده و درخواست کردند که ابوطالب، عماره را به فرزندخواندگی برگزیند و در قبالش، محمد را به قریش بسپارد. (رک: سبحانی، «شکایتهای قریش»، مکتب اسلام.) عالمی طامه، حسن (۱۳۸۷). «عقد فرزندخواندگی». حقوق اسلامی. قم (۱۹): ۳۷-۶۲ – به واسطهٔ نورمگز. سبحانی، جعفر (۱۳۴۰). «شکایتهای قریش». مکتب اسلام. قم (۹): ۵۷-۶۲ – به واسطهٔ نورمگز.